جدول جو
جدول جو

معنی چلن چلن - جستجوی لغت در جدول جو

چلن چلن
بخور بخور
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چلپ چلپ
تصویر چلپ چلپ
شلپ شلپ، صدای برخورد پیاپی دست یا پا با آب یا پارچۀ خیس، صدای پا هنگام دویدن میان آب یا در زمین پرگل و لای
فرهنگ فارسی عمید
شکن شکن، با چین های بسیار، صاحب چین های بسیار، پرشکن:
ای زلف سرکشت همه چین چین شکن شکن
مویت برای بردن دلها رسن رسن
لغت نامه دهخدا
(چِ لِ چِ لِ)
آواز کفش های پاشنه خوابیده هنگام راه رفتن کسی که از این نوع کفش در پای دارد. نقل صوت کفش آنگاه که به سبکی و کاهلی روند. صدای کفش هایی از نوع نعلین به هنگام راه رفتن با آنها، چلیک چلیک، چلپ چلپ. و رجوع به چلپ چلپ و چلیک چلیک شود
لغت نامه دهخدا
(چِ لَ / لِ چِ لَ / لِ)
آواز راه رفتن در زمینی که آب کمی در آن باشد. (لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی). صدایی که از شلوار و جامۀ تر هنگام راه رفتن یا دویدن برخیزد، یا آوایی که از راه رفتن یا دویدن بر زمین آبناک برآید. (در اصطلاح اهالی فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه). شلپ شلپ، آواز کشیدن پاشنۀ کفش بر زمین در راه رفتن. (لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی). چلیک چلیک. تلق تلق. تلیک تلیک.
لغت نامه دهخدا
تصویری از چلک چلک
تصویر چلک چلک
آوازه کفشهای پاشنه خوابیده هنگام راه رفتن کسی که آنرا بپا دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چلپ چلپ
تصویر چلپ چلپ
آواز راه رفتن در زمینی که آب کمی در آن باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چلپ چلپ
تصویر چلپ چلپ
((چِ لِ یا چَ لَ چِ لِ یا چَ لَ))
آواز از راه رفتن در آب، صدایی که از شلوار و جامه خیس هنگام راه رفتن برخیزد
فرهنگ فارسی معین
پاره، لباس پاره، رخت ناجور
فرهنگ گویش مازندرانی
ناقص مورد ضرب و شتم قرار گرفته
فرهنگ گویش مازندرانی
پرستو چلچله، خسته کوفته
فرهنگ گویش مازندرانی
حرکت اضافی بدن به هنگام راه رفتن، پله پله و به تدریج کاری را انجام دادن، اندک اندک امور را
فرهنگ گویش مازندرانی
چیز خیلی چرب
فرهنگ گویش مازندرانی
از انواع بازی های بومی استتعداد بازیکنان سه تا ده نفر و روش
فرهنگ گویش مازندرانی
تازه راهافتاده، کسی که در راه رفتن تعادل ندارد، کسی که.، کوهی در جنوب باختری شهرستان کتول که به ارتفاع، ۱۲۳ متر
فرهنگ گویش مازندرانی